اصطلاح
|
معادل انگليسي
|
معنای آن
|
ساديسم
|
Sadism
|
لذت جنسي بردن از طريق آزار و اذيت و پست و حقير كردن ديگران
|
سازش
|
Adaptation
|
سازگاري، انطباق
|
سازمان بهداشت جهاني
|
WHO
|
يك آژانس بين المللي متحد با سازمان ملل متحد و تاسيس شده در شهر جنوا
|
ساقه مغز
|
Brain stem
|
بخش ساقهاي شكل مغز كه نيمكره هاي مخ را به طناب نخاعي وصل ميكند و شامل پل مغزي، بصل النخاع و مغز مياني مي باشد؛ اين بخش از سيستم اعصاب مركزي به عنوان ديانسفال نيز خوانده ميشود
|
سالمونلا
|
Salmonella
|
سالمونلا از عوامل باكتريايي اسهال كه از طريق تماس با حيوانات آلوده و فرآورده هاي غذايي آلوده نظير تخم مرغ و شير، مرغ و خروس خانگي منتقل مي گردد
|
سپتي سمي
|
septicemia
|
سميت خوني، بيماري سيستميك همراه با ايجاد و باقي ماندن ميكروارگانيسمهاي بيماري زا يا توكسين آنها در خون
|
سپتيسمي
|
Septicemia
|
سميت خوني؛ بيماريهاي سيستميك كه همراه با وجود ميكرو ارگانيسمهاي بيماريزا و ساير سموم در خون ميباشد
|
سردرد
|
Headache
|
علل شامل: فشار، ميگرن، اختلالات داخل مغزي و بيماري سينوس و چشم ميباشد
|
سرفه
|
Cough
|
خروج ناگهاني و صدادار هوا از ريه ها
|
سرگيجه
|
Vertigo
|
احساس گردش يا چرخيدن يك فرد يا محيط پيرامون وي
|
سرما درماني
|
Cryotherapy
|
كاربرد درماني سرما
|
سرويكس
|
Cervix
|
گردن رحم ، دهانه رحم
|
سقط خود به خودي
|
Miscarriage
|
از دست رفتن محصولات لقاح از رحم قبل از اين كه جنين داراي حيات شود
|
سقف دهان
|
Palate
|
كام؛ ديواره اي كه حفرات دهان و بيني را از هم جدا ميكند
|
سقف دهان
|
Uraniscus
|
كام
|
سلول تخم
|
Ovum
|
سلول زاينده يا اندام توليد مثل جنس ماده كه پس از باروري، قادر به توليد مشابه خود است
|
سم
|
Poison
|
مادهاي كه خوردن، تنفس، جذب، كاربرد و تزريق آن هر چند كم باشد، ممكن است سبب آسيب شود
|
سم
|
Venom
|
به خصوص ماده سمي كه به طور طبيعي توسط يك افعي يا يك حشره يا ساير جانوران ترشح ميشود
|
سندرم داون
|
Down syndrome
|
يك اختلال كروموزومي، معمولا كروموزوم 21 كه هنگام جدا شدگي در مرحله ميوزيس دچار نقص شده است با افزايش سن مادر موارد آن زياد مي شود و نيز ممكن است به علت اختلالي بين كروموزوم گروههاي 15-13 و 22-21 در مادران جوان باشد
|
سندرم روده تحريك پذير
|
Irritable bowel syndrome
|
سندرم روده تحريك پذير شايع ترين اختلال روده بوده و علائم آن در افراد متفاوت مي باشد (علائمي مانند درد مبهم شكمي ، درد شديد و اورژانسي شكم ، احساس نفخ و تورم در شكم ، تغييراتي در اجابت مزاج بصورت اسهال يا يبوست و يا تركيبي از اين دو مي باشد)
|
سندروم محروميت
|
Withdrawal
|
1- كنارهگيري پاتولوژيك از تماسهاي بين فردي و درگيريهاي اجتماعي
2- يك سندروم خاص مغزي كه به دنبال محروميت يا كاهش مصرف يك ماده موثر بر روان كه به طور مرتب مصرف ميشده تا براي بيمار سرمستي ايجاد كند، به وجود ميآيد
|
سنكوپ
|
Syncope
|
غش و ضعف؛ از دست دادن موقتي هوشياري به دليل ايسكمي منتشر مغزي
|
سنگ كيسه صفرا
|
Gallstone
|
يك سنگ در كيسه صفرا كه به ميزان زيادي به عفونت و كله سيستيت (التهاب مجراي صفراوي) همراه است. ممكن است از كلسترول، رنگدانههاي صفراوي و يا تركيبي از اين دو ساخته شده باشد. سنگ ممكن است به مجاري حركت كند و درد بسيار شديدي را ايجاد نمايد
|
سه گوش
|
Deltoid
|
مثلث، عضله كتف
|
سي پي دي
|
Cephalopelvic
disproportion
|
عدم تطابق سر جنين با لگن مادر در هنگام زايمان
|
سيانوز
|
Cyanosis
|
آبي رنگ شدن پوست و غشا مخاطي ناشي از غلظت بيش از حد هموگلوبين احيا شده و خون
|
سياهرگ
|
Vein
|
رگي كه خون از طريق آن به سمت قلب جريان دارد؛ وريد؛ در جريان عمومي خون، اين عروق، خوني كه بخش عمده اكسيژن خود را پس داده، حمل ميكنند
|
سيستم ايمني
|
Immune system
|
سيستم ايمني به وسيله تشخيص دادن بيماري و از بين بردن آنها از بدن محافظت مي كند.
|
سيفليس
|
Syphilis
|
بيماري مسري و عفوني كه معمولاً از راه آميزش جنسي انتقال پيدا مي كند.
|
سيكل
|
Cycle
|
حلقه؛ دوره؛ مجموعه اي متوالي يا برگشتي از يك سري وقايع؛ چرخه
|